راستش نه همیشه... امروز از دسته روزهای عمیقا دلگیرم بود و هجوم سایه سیاه تاریکی... باورم نمیشه تو این دنیا حتا یه دوست اختصاصی ندارم :) از ظهر تا الان سالمط بودن و هیچ کار مفیدی نکردم صرفا نمیخواستم وقتی میان، تو اتاق تنها باشم! میدونی گاهی از دیدن اطرافیانت که یکی یا یه گروهی دارن که بهشون خوش میگذره باعث میشه بیشتر فکر کنی.. فکر کنی به عمق تنهاییت! بچهها یا کوهن یا در حال خوشگذرانی با فرندهاشون که صد البته هیچوقت دنبال رابطه بی تعهد نبودم و نیستم ولی خب این حجم از تنهایی انصاف نیست :) و گاها تیکههای جالب کسی که تا دیروز ... ه:) میخوام یه لقمه یه چیز بخورم و برم سالمط که وقتی میان، اتاق تنها نباشم... کاش نیان حالا حالاها...یه گروه زده شد که بگم گه زدن دوباره خودم بود با حضور ا، که هر حرفش اعصابم رو خرد میکرد و لفت دادم :) نشون دادن ضعف به حالت مفتضح... از اینهمه ابهام در مورد همه چیز دلگیرم :(
تو که از وسعت دیوانگی هایم خبر داری؟ بازدید : 649
يکشنبه 3 اسفند 1398 زمان : 0:53